همانطوریکه در دو پست قبلی مشخص شد، هیچگونه مدرک و سندی معتبر دال بر وجود پرچم و نمادی که مربوط به منطقه ایران کنونی در دوران قبل از اسلام و احیاناً حکومتهای پارسی باشد به دست نیامده است ؛ فلذا ادعاهای باستانگرایانه و مضحک پانایرانیستی-فارسیستی مبنی بر سرآغاز شکلگیری پرچم ایران از نشانهای سبز و سفید و قرمز تخیلی ایران باستان (!) و حتی ادعای واقعیت داشتن پرچم افسانهای و اسطورهای کاویانی در شاهنامه، به راحتی رد میشوند. [1]
اولین پرچم مستند که بتوان آنرا سرآغاز شکلگیری پرچم کنونی آزربایجان و ایران دانست به دورهی امپراتوری عباسیان و قیام مناطق برعیله ایشان بر میگردد. دورانی که هنوز نامی از ایران در میان نبود و ظلم و فساد امپراتوری اشغالگر در مناطق تحت سیطره شان ، به اوج خود رسیده بود و مردم هر منطقه برای رهایی از ستم اشغالگران دست به قیام زدند، در چنین شرایطی وجود نماد سیاسی_نظامی که بتواند بعنوان عامل شناسایی و همگرایی آحاد مردم در جایجای آن منطقه و صف آرایی علیه اشغالگران و استعمارگران به اهتزاز درآید، پرچم منطقهای بود.
ابومسلم خوراسانی که در به قدرت رساندن عباسیان نقش به سزایی داشت، خیلی زود بر علیه این خاندان برآشفت و گروهی با عنوان سیاه جامگان در خوراسان گرد هم آورد که رنگ پرچمشان نیز سیاه رنگ بود. ...
در سوی دیگر یعنی آزربایجان، تورکان دوران میانه این منطقه به سرکردگی بابک _جانشین سلف خویش یعنی جاویدان در این منطقه شده بود_ که به سرخ جامگان یا سرخ پرچمان معروف بودند، مبارزاتی را برعلیه اشغالگران اسلامنما آغاز نمودند.[2] در این کارزار، اقوام غیرتورک چون گیلک و تالش و تات و... نیز در رکاب بابک و زیر بیرق سرخ، علیه اشغالگران جنگیدند. ...[3]
بعد از شکست عباسیان توسط مغولان و سپری شدن دوران حکومتشان، امپراتوری تورکان غزنوی (تورکان شرقی) از منطقه خوراسان شکل گرفت و همان رنگ سیاه خوراسان را در زمینه پرچم امپراتوری خود استفاده نمودند. در غرب این منطقه و جایی که تورکان غربی حاکم بودند، امپراتوری عثمانی رنگ سرخ را که نمادی از اسلاف خود در این منطقه بود در زمینه پرچمهای خود بکار برد و...
پرچم امپراتوری سلجوقی
جانشین غزنویان، امپراتوری تورک سلجوقی (اوغوزها) بود که بر بخشهای وسیعی از آسیایغربی (و ایران کنونی) فرمانروایی میکردند رنگ زمینه پرچمشان (رنگ آبی) را از تورکان اسلاف خود یعنی "گؤک تورک"ها به ارث داشتند.
تیموریان که از تورکان شرقی(خوراسان) بودند، همان رنگ سیاه خوراسان را در زمینه پرچمهای خود استفاده نمودند و همین رنگ تا دوران معاصر نیز در خوراسان حفظ شده و امروز یکی از رنگهای اصلی و اساس پرچم افغانستان میباشد.
بدین ترتیب، رنگ سیاه نماد تورکان شرقی و رنگ قرمز نماد تورکان غربی بوده است.
با روی کار آمدن صفویان، تورکان قیزیل باش (سرخ سرها؛ کنایه از کلاهسرخ) که ترویج گران مذهب شیعه (شیعه قزلباشی) بودند _و به روایتی این گروه نوادگانی از بازماندگان سرخ جامگان و ترویجگران مذهب تشیع بودند_ رنگ سرخ را که نشان اسلام بود بعنوان نماد امپراتوری خود برگزیده بودند.[4] اما حاکمان صفوی که خود را ترویجگران دین اسلام و مذهب تشیع نیز معرفی میکردند ؛ برای مقابله با توسعه ارضی امپراتوری عظیم اسلامیِ عثمانی، "رنگ سبز" را که در میان همه ادیان از آن به نیکی یاد شده است را برگزیدند تا هیچ نشان و اثر مشترک و همگرایی بین این دو مملکت تورک (صفوی و عثمانی) باقی نماند.
پرچم امپراتوری افشاری
بعد از صفویان، که افشاریان زمام امور حکومت را بدست گرفتند، هر دو رنگ سرخ و آبی را همزمان در پرچمهای امپراتوری خود استفاده نمودند و قاجاریان رنگ سبز را که بدعتی عنادگونه در برابر امپراتوری عثمانی بود را مجدداً و به مرور جایگزین رنگ آبی برای پرچم ممالک محروسه قاجار نمودند و این ترکیب، امروز رنگهای پرچم مملکت ایران را تشکیل میدهند و مملکت آزربایجان شمالی با حفظ این دو رنگ (سبز و قرمز)، رنگ آبی را نیز مجدداً به این دو رنگ افزوده است.
پرچمهای ممالک محروسه قاجار - از ابتدا تا پایان
پـرچـم مملکت ایـــران و پرچم مملکت آزربایجان شمالی
پاورقی:
1- نه تنها درخصوص پرچم، بلکه در هیچ زمینهای ارتباطی بین ایران کنونی با دورهی باستان و حکومتهای منطقه وجود ندارد. اما پانایرانیستها سعی دارند در همه جوانب و زمینهها داستانهای تخیلی دربارهی ارتباط بین ایران امروز با دورهی باستان و حکومتهای منطقه تعریف نمایند.
2- بنا به روایات تاریخی رنگ سرخ در منطقهی آزربایجان و آنادولی از قدیمالایام و حتی از زمان پیش از اسلام جایگاه خاصی در میان مردم و زندگیشان داشته است. ...
3- دکتر کمال مرادی (پژوهشگر) در کتاب ' گؤزل تورک آدلاری' خود ، به مشارکت اقوام غیرتورک آذربایجانی در رکاب تورکان آزربایجان علیه ستم اشغالگران عباسی اشاره میکند.
4- بنا بر شواهد و قراین و روایاتی قریب به واقعیت، قیام سرخ جامگان آزربایجان، علاوه بر قیامی ملی، مبارزات اسلامی-شیعی برعلیه خاندان عباسی بود. اما فارسیستها و پانایرانیستها با نظریاتی متعصبانه و بلکه مغرضانهی ناسیونالیستی این قیام را در راستای احیای دین ملی زرتشت و مزدکیان، تبلیغ مینمایند. با توجه به عدم احیای دین زرتشت و مزدکی در بعد از اسلام و این دوران، و بالعکس، گستردگی اسلام و تشیع در آزربایجان پس از اسلام و این دوران که در زمان صفویان (قیزیل باش ها) به اوج خود میرسد ؛ لذا نظریات فارسیستها و پانایرانیستها خودبهخود و بهراحتی رد میشود و نظریهی مبارزات دینی اسلامی-شیعی سرخ جامگان در کنار مبارزات ملیشان قوّت میگیرد.