کتاب "تاریخ پرچم ایران" با عنوان فرعی "درفش ایران از باستان تا امروز" نوشته و پژوهش دکتر ن.بختورتاش در سال 1391 از سوی انتشارات بهجت روانه بازار نشر شده است. این کتاب تخیلی، سعی کرده است ریشه پرچم 3رنگ کنونی ایران را در عهد باستان و حکومت هخامنشیان و پارسیان جستجو کند! سپس آنرا به دفاع از تمامیت ارضی و زبان فارسی (دری امروزی) ربط داده است! همچنین نگارنده در قسمتی از بخش نخست کتاب در اهمیت جایگاه درفش کاویانی، با استناد به اشعار اساطیری شاهنامه فردوسی، اشعاری را که مباحث مربوط به داستان قیام کاوه و فریدون علیه ضحاک را به طور اعم و درفش کاویانی را به طور اخص در بر دارد، آورده و ادعا نموده که درفش کاویان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاریخ تا پیش از حمله اعراب به ایران، بویژه در زمان ساسانیان و هخامنشیان پرچم ملی و نظامی ایران را درفش کاویان می گفتند، هر چند این درفش کاویانی اساطیری نبوده است!!
ناشر در توضیح این کتاب تخیلی، با قیافه ای جدّی آورده است: " پرچم ملی ایران بیرق پر افتخاری است که تا ابد یادآور فداکاری و تلاش فرزندان پاکباز ایران زمین در دفاع از تمامیت ارضی و فرهنگ ملی و زبان فارسی است. در طول تاریخ، این پرچم همواره به دست بهترین جنگاوران آوای ایستادگی و سرود پایداری را طنین افکند و در لحظات سخت نبرد، امید نیکی و بهروزی ایرانیان بود. پرچم سه رنگ ایران نشانی والا از هویت ملی و فرهنگ ایرانی است که با رنگ سبز، خرمی و شادکامی با رنگ سفید، صلح و دوستی و با رنگ سرخ نام و یاد فرزندان پاکباز ایران زمین را گرامی داشته است. بنا به یافته های باستانشناسی در کاوشهای تخت جمشید در آپادانا، تندیس مفرغی عقابی با بالهای گشوده از زمان هخامنشیان بر سنگی لاجوردی وجود دارد که سه رنگ سبز و سفید و سرخ نقش بسته است. دکتر بختورتاش با پژوهشی شایسته در این کتاب با روش علمی نمادهای ملی ایران را مورد بررسی قرار داده و از عظمت فرهنگی و روحیه مسالمتجو، آرامش طلب و بزرگ ایرانیان در طول تاریخ روایت میکند." نگارنده در قسمتی از بخش نخست کتاب در اهمیت جایگاه درفش کاویانی در فرهنگ و تاریخ ایران، با استناد به شاهنامه فردوسی، اشعاری را که مباحث مربوط به داستان قیام کاوه و فریدون علیه ضحاک را به طور اعم و درفش کاویانی را به طور اخص در بر دارد، آورده است. نگارنده در ادامه با استناد به نوشته های پارسیسم افراد معلوم الحالی چون عبدالحسین زرینکوب و دیگر منابع تاریخی پارسیسم، این قسمت را به پایان برده و در قسمتی دیگر از قول «اوسکارمان» فرجام درفش کاویانی را که دیگر به انواع سیم و زر و پارچههای زیبا آراسته شده بود، پی میگیرد و رد آن را در حفریات شهر بومپی که نبرد ایسوس بین داریوش و اسکندر در آنجا واقع شد و در اثر آتشفشان نابود شده بود، جستجو میکند! همچنین بخشهای نخستین اثر، ویژه ایران باستان، روزگاران اسطوری، کیانی، دینی و تاریخی تا قبل از ظهور اسلام است که بر تخیلات جوانان و اقشار مختلف مردم نسبت به آن دوران میافزاید. بخش دیگر که از پایان سلسله ساسانیان و آغاز گسترش دین اسلام در ایران است، به گونهای بررسی شده که صرفاً تفکرات پان ایرانیستی را دنبال میکند و در ادامه به تاریخچه ی پیدایش صلیب سرخ، شیروخورشید و هلال احمر میپردازد. همین یک کتاب و نویسنده اش نمونه ای است از تفکرات پان ایرانیستی که بیانگر آنست که پان ایرانیستها اگرچه به کسب دکترای دانشگاهی و افتخاری نائل آمده باشند، همچنان بر تحجرات باستانگرایی و دروغ بافیهای خود پافشاری میورزند.
آچار سؤزلر :
تخیلات پان ایرانیستی,
|